معنی کت و مت - جستجوی لغت در جدول جو

کت و مت

لغت نامه دهخدا

کت و مت

تصویری از کت و مت — تصویر کت و مت

فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کت ومت — تصویر کت ومت

عیناً، کاملاً، برای مثال روی زشت آن بداختر نحس و شوم / راست گویم کت ومت ماند به بوم (فرزدق - لغتنامه - کت و مت)

فرهنگ فارسی عمید

(هَِتْ تُ مِت ت)

در تداول عامه، عیناً. شبیه تام و تمام. بعینه: هت و مت فلان است، یعنی شباهتی تمام بدو دارد، بعینه اوست، یکباره شبیه به اوست. (یادداشت مؤلف)

لغت نامه دهخدا

(تِ تُ پِ)

تته پته. رجوع به تت و پت افتادن و تت و پت کردن و لکنت پیدا کردن شود

لغت نامه دهخدا

(کَ جُ مَ)

کج مج. (ناظم الاطباء). رجوع به کج مج شود

لغت نامه دهخدا

(کِ شُ)

کیش و مات. آخرین اخطار برندۀ شطرنج به حریف. (یادداشت مؤلف)

لغت نامه دهخدا

تصویری از هت و مت — تصویر هت و مت

عیناً شبیه تام و تمام

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از کژ و مژ — تصویر کژ و مژ

کج و کوله کج و معوج

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هت ومت — تصویر هت ومت

شبیه تام بعینه: (فان هت ومت فلان است 0)

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از هت ومت — تصویر هت ومت

((هِ تُّ مِ تُ))

شبیه تام، عیناً، به عینه

فرهنگ فارسی معین

راه و جاده

فرهنگ گویش مازندرانی

پاره پاره، کج و معوج، گم و گور کردن

فرهنگ گویش مازندرانی